loading...
.:: عبادت ::.
سپهری بازدید : 31 دوشنبه 19 اسفند 1392 نظرات (0)

نماز وسیله پرورش فضائل اخلاق و تكامل معنوی انسان است, چرا كه انسان را از جهان محدود ماده و چهار دیوار عالم طبیعت بیرون می برد, به ملكوت آسمانها دعوت می كند, و با فرشتگان هم صا و همراز می سازد, خود را بدون نیاز به هیچ واسطه در برابر خدا می بیند و با او به گفتگو بر می خیزد.

تكرار این عمل در شبانه روز آن هم با تكیه روی صفات خدا, رحمانیت و رحیمیت و عظمت او مخصوصاً با كمك گرفتن از سوره های مختلف قرآن بعد از حمد كه بهترین دعوت كننده به سوی نیكیها و پاكیها است اثر قابل ملاحظه ای در پرورش فضائل اخلاقی در وجود انسان دارد.

لذا در حدیثی از امیر مؤمنان علی ـ علیه السّلام ـ می خوانیم كه در فلسفه نماز فرمود:

الصلوه قربان كلی تقی : « نماز وسیله ی تقرب هر پرهیزكاری به خدا است. »[1]

-------------------------

 

[1] . نهج البلاغه, كلمات قصار, جمله 136.

سپهری بازدید : 33 یکشنبه 18 اسفند 1392 نظرات (0)

نماز جماعت چشم‌چران

به رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) گفتند:

فلان جوان كه در نماز جماعت شما حاضر می‌شود چشم‌چران است و به نامحرم نگاه می‌كند.

حضرت فرمود: او را به حال خود واگذارید كه این نماز جماعت سبب ترك این عادت زشتش می‌شود.

 

بعد ازمدتی به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) خبر دادند كه آن جوان موفق به توبه از آن عادت زشت شده است.

سپهری بازدید : 31 شنبه 17 اسفند 1392 نظرات (0)

نماز اول وقت شهید رجائی


یكی از دوستان نزدیك شهید رجائی چنین می‌گوید: روزی حدود ظهر نزد شهید بزرگوار رجائی بودم صدای اذان شنیده شد، در حالی كه ایشان از جایشان حركتی كرده، می‌خواستند خود را برای اقامه‌ی نماز آماده كنند، یكی از خدمتگزاران وارد اتاق شد و گفت: غذا آماده است، سرد می‌شود، اگر اجازه می‌فرمایید بیاورم، شهید رجائی فرمودند: ‌خیر بعد از نماز.

وقتی كه خدمتگزار از اتاق خارج شد،‌ایشان با چهره‌ای متبسم و دلی آرام خطاب به من فرمودند: عهد كرده‌ام هیچ وقت قبل از نماز ناهار نخورم اگر زمانی ناهار را قبل از نماز بخورم. یك روز روزه می‌گیرم.[1]

 

[1] .روش‌های پرورش احساس مذهبی، ص29.

سپهری بازدید : 28 پنجشنبه 15 اسفند 1392 نظرات (0)

آخرین نماز مدرّس


مُدرّس بر سر سجاده‌اش می‌نشیند، نگاهش را دوخته به جایی و خاموش است. اِنگار كه در آن دَمِ واپسین، سراسر زندگی‌اش را مرور می‌كند، تا دورترین خاطره‌هایش را و حتی ضربه‌ی تركه‌ای را كه در شش سالگی به بازویش خورد و او را به نزد پدر بزرگ، به قمشه و بعد به اصفهان كشاند.

جانِ خسته‌اش انگار ، زخم تمام ضربه‌هایی را كه در سراسر عمر خورده به یاد می‌آورد با این حال در چهره‌اش طراوت و شادابی خاصی موج می‌زند زیرا به خوبی می‌داند آخرین ضربه كه برای همیشه او را به دیار دوست می‌فرستد در حال فرود آمدن است.

صدای اذان، مُدرّس را به خدا و دیگران را به خود باز می‌گرداند. جهانسوزی(شخصی كه برای قتل مدرس آمده بود) به تندی قوری را كه از روی سماور برداشته و در استكانی چای می‌ریزد و استكان را به خَلَج(همكارش) می‌دهد. خَلَج نیز گَرد پاكتی كوچك را در آن خالی می‌كند. استكان را در مقابل مُدرّس می‌گذارد و به او می‌گوید: بخور. مُدرّس استكان را بر می‌دارد و چای را در چند جُرعه می‌نوشد و با خونسردی سریعا به نماز می‌ایستد و در پیش رویِ كسانی كه داغ حسرت یك تعظیم او به دلشان مانده است، در برابر خدا به ركوع می‌رود، رو به دوست و پشت به دشمنان زانو می‌زند و به سجده می‌افتد. مستوفیان با نگرانی چشم دوخته است به او، مُدرّس نماز مغرب را به پایان می‌برد اما زهر هنوز اثر نكرده است. مُدرّس هنوز بر سجاده نشسته و ذكر می‌گوید. سه دژخیم با تعجب و وحشت به او خیره شده‌اند. در برابرش احساس ناتوانی می‌كنند. زهر را به او خورانده‌اند اما تلخی در كام و جان خودشان موج می‌زند. مستوفیان بیش از آن تاب نمی‌آورد بلند شده و مدرس را به زمین می‌اندازند، جهانسوزی و خلج نیز دست و پای سید را می‌گیرند. مُدرّس با صدای بلند شهادتین خود را می‌گوید. مستوفیان عمامه‌ مدرس را باز می‌كند و آن را بر گردن او می‌پیچد. آنگاه دو سوی عمامه را آن قدر از دو طرف می‌كشد تا راه لب، بر كلام سرخ مُدرّس بسته می‌شود. چشمانش به روی مُهر سجاده و لبانش به كلام خدا بسته می‌شود اما جلاّدان هنوز رهایش نمی‌كنند.

آن قدر عمامه را به دور گردنش نگه می‌دارند تا پیكر نحیف و رنج كشیده‌اش سُست می‌شود و ستاره بر آسمان سجاده می‌افتد همچون مولایش علی ـ علیه السّلام ـ در محراب خون.[1]

 

[1] . ستاره‌ای بر خاك، ص106.

سپهری بازدید : 26 پنجشنبه 15 اسفند 1392 نظرات (0)

كاهلی در نماز

ابوبصیر گفت: بعد از در گذشت حضرت صادق - علیه السّلام- پیش ام حمیده رفتم تا او را در این مصیبت تسلیت بگویم. تا چمشمش به من افتاد شروع به گریه كرد من نیز از حال او به گریه افتادم آنگاه گفت: ابا محمد، اگر حضرت صادق - علیه السّلام- را هنگام مرگ مشاهده می كردی چیز عجیبی می دیدی. در آن لحظات آخر چشم باز كرده فرمود: هر كس بین من و او خویشاوندی هست بگوئید بیاید همه را گرد من جمع كنید سفارشی دارم.

ام حمیده گفت: تمام خویشاوندان آن جناب را جمع كردیم، در این موقع امام صادق - علیه السّلام- نگاهی به آنها نموده فرمود: ( ان شفاعتنا لاتنال مستخفاً بالصلوه) شفاعت ما خانواده به آن كسی كه نمازش را سبك شمارد نخواهد رسید.[1]

 

[1] . محاسن برقی، ج 1، ص 80.

سپهری بازدید : 26 جمعه 09 اسفند 1392 نظرات (0)

نماز حضرت موسی(ع)

خدا به حضرت موسی(ع) وحی می‌كرد كه می‌دانی چرا تو را برگزیدم؟ و از میان خلق تو را كلیم خود گردانیدم؟ موسی گفت: نمی‌دانم پروردگار من.

 

فرمود: برای آنكه بر احوال بندگان خود نظر كردم و در میان ایشان كسی ندیدم نزد من از تو ذلیل‌تر باشد به درستی كه تو چون از نماز فارغ می‌شوی دو طرف روی خود را بر خاك می‌گذاری.

سپهری بازدید : 25 سه شنبه 06 اسفند 1392 نظرات (0)

شب نماز شبگیر می کند، روز آب توی شیر می کند.

نظیر: سلیمان بی ایمان، یک من آرد، نیم من نان؟

 

کاربرد: این ضرب المثل که مصداق زیادی در جامعه ی امروزی ما دارد، نشانگر آن است که برخی افراد زاهد صفت اما فرصت طلب و متقلب و چاپلوس از خواندن نماز شب، عقب نمی مانند (که ثواب زیادی هم دارد) اما در عمل در کسب و تجارت پیشگی خود از وحشتناک ترین دوز و کلک ها و روباه صفتی خود غافل نیستند. و با تقلب و اختلاس و احتکار و ... باعث فسادهای بی شماری می شوند. مثل برخی بازاری های امروز که تا وقت اذان و نماز می شود کسب و تجارت خود را رها می کنند و راهی مسجد می گردند و به زهد و عبادت می پردازند و آن چنان افراط می ورزند که با اصطلاح اثر مهر جانماز در پیشانی آنان هویدا می شود. البته اثر چربی پیشانی آنان روی مهر می ماند، اما اگر به وضع کاسب پیشگی آنان نظری دقیق افکنیم ریاکار بودن و محافظه کاری و عوام فریبی آنان مشاهده خواهد شد. و آنها این گونه اعمال را برای جلب اعتماد دیگران انجام می دهند تا به اعتبار و منزلت خود بیفزایند؛ و بهتر به کسب و تجارت خود بپردازند. و مقام نماز را که عالی ترین جلوه ی عابد و معبود است تا چه حد، تنزل می دهند. (والله اعلم)

سپهری بازدید : 29 شنبه 03 اسفند 1392 نظرات (0)

چرا نماز بخوانيم ؟


قبل از اينكه به اين پرسش پاسخ داده شود، طرح يك مقدمه را ضرورى مى بينيم و آن اينكه انسان براى رسيدن به مدارج عاليه كمال لازم است كه خدا را پرستش كند. چرا كه ممكن الوجود زمانى به كمال مى رسد كه به واجب الوجود بپيوندد، هر چند كه يكى از بارزترين صفات ثبوتيه خداوند صمد است و احتياجى به عبادت و ستايش ما نداشته و اساسا بى نيازى كمال اوست .

ان تكفروا انتم و من فى الارض جميعا فان الله لغنى حميد.

اگر شما و همه مردم زمين كافر شويد و از پرستش او سرپيچى كنيد خداوند بى نياز و ستوده است .

گر جمله كاينات كافر گردد بر دامن كبريايى اش ننشيند گرد

الهى انت الغنى بذاتك ان يصل اليك النفع فلك فكيف لا تكون غنيا عنى .

خدايا تو بى نيازتر از آنى كه حتى نفعى از سوى خودت به تو برسد، پس ‍ چگونه از من بى نياز نباشى .

آرى احتياج و نياز از صفات و خصوصيات پديده است ؛ اما آيا خداوند جزء پديده هاست و يا مظاهرى از آنها است كه عبادت ما او را ارضاء و اقناع كند.

آيا معلم احتياجى به درس خواندن دانش آموز دارد كه او را تشويق به درس ‍ خواندن نموده و گاهى نيز به اجبار و تهديد او را وادار به فراگيرى دروس ‍ خود مى كند؟!

درس خواندن و يا نخواندن دانش آموز چه سود و زيانى براى معلم دارد؟ آيا معلم محتاج درس خواندن دانش آموز خود است ؟ همين مساله در مورد خدا كه اول معلم انسانها است ، صادق است .

قرآن به انسانها كه شاگردان مكتب اويند دستور نماز مى دهد، چرا كه نزد خدا بهترين راه رسيدن به كمال و سعادت واقعى همان انجام فرايض دينى بويژه نماز است . امام صادق عليه السلام مى فرمايد:

 

در نزد خدا مقاماتى است كه بدون دعا نيايش و نماز كسى به آن كمالات نمى رسد. 

سپهری بازدید : 34 پنجشنبه 01 اسفند 1392 نظرات (0)

تعریف دعا از دیدگاه ابوهلال عسکری


ابوهلال عسکری در الفروق اللغویه ص534 میگوید: دعا میتواند با صدای بلند یا آهسته باشد اما ندا با آواز بلند است در مورد تفاوت میان دعا و مسئلت «درخواست» بعضی معتقدند که مسئلت همواره با نوعی خضوع همراه است و مخاطب آن دارای مقامی برتر است اما دعا اگر متوجه خداوند باشد با کرنش همراه است اگر مخاطب آن با دعاکننده برابر باشد با کرنش همراه نیست به هر حال دعا به معنای خواندن است چه این که خواندن توام با خواستن باشد چه به صورت نیایش یا به صورت سرود و ستایش باشد!

 

منبع: الفروق اللغویه ص534

تعداد صفحات : 4

درباره ما
و ما خَلقتَ الجِنَّ وَ الِانسَ اِلّا لِیَعبُدون.................... ♥ سوره ذاریات آیه 56 ♥.... هدف از آفرینش هستی و جن و انس عبادت خداوند است . بارز ترین نوع بندگی انسان به درگاه خداوند نماز است که در کتب انبیاء و اولیاء الهی برپایی آن در تمام مراحل زندگی سفارش و تاکید گردیده است که مطالعه این وبلاگ باعث آشنایی هرچه بیشتر شما خواهد شد .ان شاء ا... مدیر وبلاگ : سپهری
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 39
  • کل نظرات : 6
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 58
  • آی پی دیروز : 12
  • بازدید امروز : 32
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 32
  • بازدید ماه : 32
  • بازدید سال : 41
  • بازدید کلی : 3,852